در لحظات اوّل عملیات که خطوط دشمن شکسته شد، پشت سر نیروهای ما ارتفاعات موسوم به «کلّه قندی» بود که دشمن با استقرار سلاح های زیادی قلّه را در دست داشت. شهید ساجدی با توجّه به اینکه نسبت به همه مسائل آگاهی داشت، روحیه خود را نباخته، احداث یک خاکریز دوجداره را تنها راه حل می دانست. با توجّه به امکانات محدود مهندسی و دید و تسلّط دشمن، قبول و اجرای این طرح خیلی سخت بود. به ویژه که لازم بود در فاصله زمانی شب تا سپیده دم اجرا و احداث می شد؛ ولی ایشان به اجرای این طرح ایمان داشت و با قاطعیّت می گفت: «خاکریز را صبح تحویل می دهیم.»
قلمرو زبانی:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
عملیّات |
اجرای طرح های نظامی |
خطوط |
جمعِ خط، مرز |
موسوم |
نامیده [شده] |
مسائل |
جمعِ مسئله |
باختن |
از دست دادن |
روحیه را باختن |
ناامید شدن |
احداث |
پدید آوردن |
خاکریز |
پشته خاک، سنگر |
دوجداره |
دارای دو دیوار |
دید |
چشم انداز |
تسلط |
چیرگی |
سپیده دم |
پگاه، صبح زود |
قلمرو ادبی:
در دست داشت ß کنایه از در اختیار داشت
خطوط دشمن شکسته شد ß کنایه از شکست و عقب نشینی
عملیات احداث خاکریز شروع شد. آن شب برادران جهاد و در رأس آنها شهید ساجدی، آرام و قرار نداشتند. در اوّلین دقایق صبح، احداث این خاکریز هشت نه کیلومتری به پایان رسید و خاکریزی که به کمک دو نیروی مهندسی شروع شده بود، تقریباً در وسط به هم رسیدند و اتمام خاکریز روحیّه عجیبی در بین برادران جهادگر و رزمنده ایجاد کرد؛ امّا این کار شهید ساجدی را راضی نمی کرد. او پیش بینی می کرد که با توجّه به تسلّط دشمن بر ارتفاعات رو به رو و ارتفاعات پشت، امکان زیر آتش گرفتن بچّه ها وجود دارد؛ به همین دلیل، مرحله دوم کار را شروع کرد. خاکریزی به طول چند کیلومتر در پشت خاکریز اوّل که از آن به عنوان خاکریز دو جداره یاد می شود، احداث نمود.
آن روز با تدبیر حساب شده شهید ساجدی، رزمندگان توانستند در برابر نیروهای دشمن مقاومت کنند و به پیروزی رسند.
قلمرو زبانی:
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
رأس |
بالاترین نقطه |
دقایق |
جمعِ دقیقه |
راضی |
خرسند |
تسلط |
چیرگی |
روحیّه |
امیدواری، حالت عاطفی |
||
تدبیر |
چاره گری، چاره اندیشی |
قلمرو ادبی:
زیر آتش گرفتن ß کنایه از گلوله باران کردن